۱۳۸۹ دی ۱۰, جمعه

قوی سیاه


بعد از فیلمهای پی (1998)، مرثیه ای برای یک رویا(2000) و کشتی گیر(2008)، دارن آرنوفسکی این بار با فیلم قوی سیاه ما را به باله دریاچه قو می برد. این کارگردان 41 ساله اهل نیویورک و فارغ التحصیل هاروارد، همیشه در کارهایش نشان داده که به جز تسلط به ابزارهای مدیوم سینما، داستان را روی لایه های معنایی و زیرینی پیش می برد که تماشاگر را کاملا درگیر فیلم می کند. نینا (ناتالی پورتمن) بالرینی است که بالاخره توانسته به عنوان نقش اول باله انتخاب شود. او آنقدر به کارش مسلط است که در تمرینات به راحتی از عهده اجرای قوی سپید بر می آید ولی اجرای قوی سیاه پیچیدگی هایی دارد که رسیدن به آن تمام زندگی شخصی نینا را متحول می کند.
برای من دیدن این فیلم که در بعضی سکانس ها به ژانر وحشت نزدیک می شود در سالن سینما، تجربه نفس گیری بود.

لینک تصویر
لینک تریلر

۶ نظر:

ادریس گفت...

سلام مهندس،با آرزوی اینکه تعطیلات کریسمس خوبی داشته باشی دوست دارم ازت تشکر کنم واسه فیلیمی که معرفی کردی
ایشالا فرصت شه ببینمش.

محسن گفت...

سلام تشکر بابت معرفی فیلم
اینجا از دیدن فیلم های روز در سینما محرومیم و تنها به دیدن در lcd بسنده می کنیم...

مسعود گفت...

ادریس عزیز
من هم آرزو می کنم این فیلم رو ببینی

محسن عزیز
پای ال.سی.دی نشستن هم عالمی دارد (:

فاطمه بردال گفت...

درست که ما و آن پرده ی سینما مسافتی بس طولانی داریم اما گاه به واسطه ی آن علاقه ی همیشگی به سینما، فیلم ها را با همان حرارتی که بر پرده اند می بینیم.
و اما قوی سیاه، در لایه های سطحی کار من مخاطب احساس کسالت می کنم و ناگهان با دیدن لایه ای کوچک از آن پنهان ها ی فیلم، پرت به دنیای دیگری می شوم. با روی کار آمدن حضور قوی سیاه، مخاطب نینا را رها می کند و برای واشکافی خود، در فیلم ادامه می یابد. برای همراه شدن با ادامه ی داستان در انتهای فیلم، مخاطب مستلزم این است که جرات رها کردن و بریدن همه ی داستان را داشته باشد.
سپاس از شما دوست عزیز که یادداشتتان بهانه ای شد برای نوشتن من

مسعود گفت...

ممنونم فاطمه خانوم عزیز از نوشته ات.

روح اله بلوچي گفت...

مرسي مسعود جان ..فيلم رو امديد و از بازي پورتمن خيلي خوشم هوند.
ممنون