۱۳۸۹ آبان ۲۲, شنبه

مسجدی در اندونزی








در زندگی زخمهایی هست که ... اصلا ولش کن اگه بخوام خیلی خودمونی بگم کارهای خود آدم برای این که خود آدم رو دق بدن کافیه! اون از اون کتابخونه که هر بار می بینمش نمی دونم باید حرص بخورم یا ازش لذت ببرم (لینک)این هم از این مسجد که تو اندونزی ساخته شده (لینک) و باز هم مجبورم لذت دیدنش رو با احساسات دیگه تجربه کنم.احساساتی برخاسته از کمی ناسزا (بخوانید فحش های رکیک) به خود، که اگه می شه مسجد رو اینطوری طراحی کرد پس این هایی که ما طراحی کردیم چیه؟ مثلا این یکی (لینک). آخه آدم که نمی تونه همه چی رو گردن این و اون بندازه! آخه آدم ... این ... که تو ...واقعا فکر کردی...که ... ایه؟ پس ...چی؟.... هم شد ... ها؟ بابا این ... که دیگه .... نداره!...

۸ نظر:

لی گفت...

سلام
کار خودتون هم جالب شده بود... کار متفاوتی بود از دید من ...
این هم در نوع خودش بسیار زیباست ..

مسعود گفت...

ممنون لی عزیز

روح اله بلوچي گفت...

سلام مسعود جان.....
اينكه مسجد توي اندونزي فوق العاده است حرفي نيست.
ولي هميشه كارها و طراحي هاي تو هم معركه و دوس داشتني هستش و ما هميشه بهت افتخار ميكنيم.

محسن گفت...

ما یک ترم روبا هم سپری کردیم من خیلی از شما یاد گرفتم... بزارید من هم خودمونی بگم :شما برای من و خیلی از دوستان الگو هستید و بهترین استاد . کار های شما همیشه برای ما مثل شده و حتی خود شما...

در زیبایی مسجد طراحی شده شکی نیست همون طور که در طرح های شما شکی نیست...

مسعولیت پذیری شما قابل ستایش..

خودتون رو سرزنش نکنید ما به شما افتخر می کنیم.

دلفین گفت...

سلام
من کارهای شما رو دوست دارم و به وبه کارهای شما احترام می زارم
به امید فردایی بهتر

مسعود گفت...

ممنون از دوستان خوبم به خاطر روحیه دادنتان!

رضا گفت...

ما که از لذت دیدن عکسش هم محرومیم هیچ موقع این عکسا باز نمی شن

Mayam گفت...

My idealist cousin:)